دل غمدیده ما درجهان غمخوار هم دارد

 

 دل غمدیده ما درجهان غمخوار هم دارد
برای راز دل، دل محرم اسرار هم دارد

سخن بسیار دارد دل ز جور روزگار اما
اگر گوید سخن داند ضرر بسیار هم دارد

نمی گویم به غیر حق بعالم گرچه می دانم
که گوش از بهر بشنیدن در و دیوار هم دارد

سر سبزم زبان سرخ آخر میدهد بر باد

چرا چون حرف حق گفتن طناب دار هم دارد

هنوز ای مدعی اندر فراز دار درعالم
علی درمکتب خود میثم تمار هم دارد


بجای نوش دائم میزنی نیش ونمی دانی
که این راه و روش را عقرب جرار هم دارد

مکن ظلم و ستم ظالم بترس از آه مظلومان
که صبح روشن هر فرد شام تار هم دارد

به گرد هیچ بهرهیچ درعالم مپیچ ای هیچ
که این پیچیدگی را در طبیعت مارهم دارد

غنی حق ضعیفان را به غارت می برد اما
نمی داند جهان یک خالق جبار هم دارد


بترس از آتش قهر خدا کز بهر ما ایزد
اگر دارد بهشت و آب کوثر نارهم دارد

گنه کارم من ژولیده یارب خود تومی دانی
که گل باآنهمه حسن ولطافت خارهم دارد

ژوليده خراسانی

 

انقلاب و تغییرزمان ظهور آقا(عج)!

انقلاب

و

تغییرزمان ظهور آقا(عج)!

انقلاب وتغییرزمان ظهور آقا(عج)!

اصلاً تعجب نکنید ! درست است  و حداقل تیتر آن بدون غلط تایپ شده!

لکن تفسیر جالبی دارد که باید با دقت بخوانید ؛

اولا": تغییر زمان ظهور و تاخیر و نقدیم آن امر ممکنی است و عوامل اختیاری هم دارد مثل چگونگی عملکرد ما شیعیان که برای مطالعه  تفصیل آن را  در بخش دین واندیشه سایت تبیان می توانید جستجو نمایید.

ثانیاً: براساس اصل دوم متمم قانون اساسی ایران مصوب۱۲۸۵هجری شمسی،چیزی به تصویب رسید که به صراحت آن مصوبه" تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود" که  خود بیانگر نکات جالبی است؛

نکته اول: این اصل پیش از ظهور امام زمان (عجل الله فرجه الشریف ) تغییر کرده است !

نکته دوم :چرا باید چنین می شد!  که این مطلب ،خود نیازمند چندین مقاله است و ما درزیر نکاتی در مورد این اصل که علی رغم قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"  ، دگرگون شده و اصل 4 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل جدید آن است و نیز درباره برخی دیدگاههای غرب زده گان در مورد آن در حد مجال نکاتی را تقدیم می نماییم.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گذشت قریب 30 سال از آن هنوز شاهد لازم الاجرا بودن برخی قوانینی هستیم که مربوط به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌باشند و گاه دارای اهمیت فوق‌العاده نیز می‌باشند که خود این مساله را از زوایای گونه گونی قابل توجه کرده است.

لگد به قله قوانین ایران

واقعا جای شگفتی است  که این اشخاص از تغییر قوانین اسلامی  و قرآن  اظهار خرسندی و احساس بدست آوردن دل غرب زدگانی همچون خود را دارند در حالیکه نه تنها اصل چهارم قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بلکه  قانون اساسی ایران شیر و خورشید،مصوب 14جمادی الاخر 1324 هجری قمری(مطابق با ۱۲۸۵ هجری شمسی و 1906میلادی)  یعنی بیش از یکصد سال قبل! در  متمم‌های خود نیز  خلاف این را مقرر و  نمایان ساخته و  ترجیح خواست خداوند متعال  و  اراده ملت شیعه امامیه را به خوبی هویدا ساخته است آن هم با  قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"!!

 در واقع اجرای قوانین قبل انقلاب  سوال مهمی را در نظرهر شخص اهل دقت و تحقیق می‌تواند طرح سازد؛ سوالی که نحوه نگرش اشخاص دخیل در قانونگذاری پیش از انقلاب را نیز به نوعی منعکس می‌سازد؛ و آن اینکه:چطور با وجود انقلاب اسلامی با  آنهمه جوانب گسترده آن در ابعاد متعدد مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی، آموزشی ‏ و غیر اینها هنوز برخی قوانین پیش از انقلاب لازم الااجرا هستند؟!

به عنوان نمونه قانون مدنی مربوط به سال 1307 شمسی است و حتی مسائل مربوط به ارث زن ومرد ، و خانواده را که در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم‌السلام احکام خاصی و مهمی را دارند، در برمی‌گیرد؛ آیا اجرای این قوانین با رعایت قوانین اسلام منافات ندارد ؟!

پاسخ مثبت به این سوال (یعنی قابلیت اجرای اینگونه  قوانین قبل انقلاب که نه تنها منافاتی با اسلام حقیقی= امامیه  ندارد بلکه دقیقاً مطابق آن است)حقیقتی است آشکار ومورد توافق همه حقوقدانان آگاه و دارای دلایل قانونی و شرعی خود که متمم قانون اساسی مشروطه که اصل 4 قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران شبیه آن است، از جمله دلایل تائید آن است، این حقیقت از یک‌سو بیانگر وجود برخی دیدگاه‌های اسلامی در طراحان قوانین پیش از انقلاب و از سوی دیگر نشان‌دهنده شگفتی فراوانی است برای ما ،بلی از اظهار نظرات برخی اشخاص غرب‌زده که به تبعیت و وابستگی به احکام اسلام اعتقاد قلبی ندارند و بر همین پایه به سمت قوانین به ظاهرحقوق بشر دوستانه فرار می کنند!! پدیدارمی گردد ؛

حقوق بشر به کجا میرود و انسان در آن واقعاً به چه معناست؟

در همین زمینه (حقوق بشر در غرب) ببنید= انسانی که گرگ شد!

واقعا جای شگفتی است  که این اشخاص از تغییر قوانین اسلامی  و قرآن  اظهار خرسندی و احساس بدست آوردن دل غرب زدگانی همچون خود را دارند در حالیکه نه تنها اصل چهارم قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بلکه  قانون اساسی ایران شیر و خورشید،مصوب 14 جمادی الاخر 1324 هجری قمری(مطابق با 1285 هجری شمسی و 1906میلادی) سالها قبل انقلاب اسلامی در  متمم‌های خود نیز  خلاف این را مقرر و  نمایان ساخته و  ترجیح خواست خداوند متعال  و  اراده ملت شیعه امامیه را به خوبی هویدا ساخته است آن هم با  قید  " تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه  تغییر پذیر نخواهد بود"!!

به راستی چه شده؟!آیا ظهور  امام زمان(عج) یعنی قید تغییر این ماده محقق شده !! به این دو اصل که به آنها استدلال گردید ، بنگریم و بگرییم به حال کسانی که خلاف مقررات اسلامی را می خواهند و بدان افتخار هم می کنند!!

 بالاترین اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،که نه تنها بر همه قوانین بلکه بر خود دیگر مواد قانون اساسی نیز حاکم است فریاد میزند : 

كلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر اینها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد. این‏ اصل‏ بر اطلاق‏ با عموم‏ همه‏ اصول‏ قانون‏ اساسی‏ و قوانین‏ و مقررات‏ دیگر حاكم‏ است‏ و تشخیص‏ این‏ امر بر عهده‏ فقهای شورای‏ نگهبان‏ است‏.

 متمم قانون اساسی ایران مصوب1285هجری شمسی نیز بعد از آنکه در اصل اول مقرر می دارد : مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه‌است باید پادشاه ایران دارا و مروج این مذهب باشد به صراحت در اصل دوم خود می گوید:

" مجلس مقدس شورای ملی که به توجه و تایید حضرت امام عصر عجل الله فرجه و بذل مرحمت اعلیحضرت شاهنشاه اسلام خلدالله سلطانه و مراقبت حجج اسلامیه کثرالله امثالهم و عامه ملت ایران تأسیس شده‌است باید در هیچ عصری از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام صلی الله علیه و آله و سَلم نداشته باشد ومعین است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهده علمای اعلام ادام الله برکات وجود هم بوده و هست لهذا رسما مقرر است در هر عصری از اعصار هیاتی که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند به این طریق که علمای اعلام وحجج اسلام مرجع تقلید شیعه اسامی بیست نفر از علماء که دارای صفات مذکوره باشند معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند پنج نفر از آنها را یا بیشتر به مقتضای عصر اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند تا موادی که در مجلس عنوان می‌شود به دقت مذاکره و غور رسی نموده هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشنه باشد طرح ور د نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأی این هیات علماء در این باب مطاع و بتبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغییر پذیر نخواهد بود."

صرف نظر از تحلیل این ماده که مجال خود را می طلبد آنچه برای نگارنده این مقاله بیش و پیش از هر چیز چشم نوازی می کند این است که بر اساس آنچه گفته شد تنها راه تفسیر علت این نحوه نگرش به ظاهر مسلمانانی که  به مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامی افتخار میکنند(!!) این است که بگوییم لابد زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغییر کرده است!!

تبيان

هدايتگران راه نور - زندگانى امام سجّادعليه السلام

هدايتگران راه نور - زندگانى امام سجّادعليه السلام

پيشگفتار

الحمد للَّه، و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطاهرين.

زندگى حضرت سجّاد زين العابدين عليه السلام را مى خوانم و مى كوشم تصويرى كامل از شخصيّت آن امام در ذهن خود ترسيم كنم.

هنوز اين كار را به پايان نرسانده به ياد آياتى مى اُفتم كه در آنها سيماى بندگان صالح خداوند ترسيم شده است.

وقتى در اين آيات تدبّر مى كنيم، شيطان ما را به وسوسه مى اندازد كه اين آيات درباره بشر سخن مى گويند يا در مورد فرشتگانى كه از پرتو نور قدرت خداوند آفريده شده اند؟ شايد اينان قهرمانان افسانه اى هستند؟ ولى از خداوندبه دور است كه در سخنانش ذرّه اى مبالغه و گزافه گويى باشد، مگر نه اين كه مبالغه و دروغ باطل است و در كتاب خدا اصلاً جاى ندارد؟! پس حقيقت چيست؟ هنگامى كه قصص پيامبران و امامان را مى خوانيم كاملاً حقيقت رادرمى يابيم، مى فهميم تمثيل اين صورت نورانى كه آيات از زندگانى بندگان نيك خداوند نمودار مى سازد حقيقت واقع است و ما به پيروى آنان در اين حقيقت فراخوانده شده ايم.

در اين امر به ويژه حكمت ولايت نهفته است چون خداوند ما را امر كرده است تا از طريق پيروى از اوليايش جوياى وسيله به سوى او شويم و از حضرتش خواستار هدايت شويم چنانكه كسانى را كه برآنان نعمت هدايت ارزانى داشت و با راكعان ركوع گزاريم و با صادقان باشيم واز حضرتش بخواهيم كه ما را به كاروان صالحان ملحق فرمايد.

در واقع ولايت اولياى خدا ما را وامى دارد تا از نحوه زندگى تابناكشان بهره ور شويم و چون از نزديك با ايشان آشنايى پيدا مى كنيم بر ضدوسوسه هاى شيطان كه همواره به دوستان خويش الهام مى كند كه تبلور اين صفات، ناممكن است و يا تأكيد مى كند كه اين صفات از باب تشجيع و تشويق ذكر شده و يا فقط نمونه هاى شكوهمند ادبى هستند، ايمن مى شويم.

بزرگترين حيله شيطان بازداشتن انسان از پيمودن نردبان كمال الهى است و داورى آن بررسى زندگى پيامبران و امامان صالحان امّت است؛ بدين اعتباركه آنان نيز انسانهايى چون ما بوده اند كه مورد انعام و اكرام خداوند قرار گرفته وبه مقامى پسنديده و شايسته در نزد حضرتش، دست يافته اند.

از بيست و سه سال پيش خداوند بر من منّت نهاد تا در فرصتهاى اندكى كه پيش مى آمد، در خصوص زندگى و سيماى امامان عليهم السلام دست به نگارش بزنم امّا نتوانستم اين سلسله را كامل كنم.

امروز كه خداوند به من توفيق نوشتن انديشه هايم در مورد قرآن را كه به نام"من هدى القرآن" - تفسير هدايت - موسوم است، ارزانى داشته براى تكميل اين سلسله بار ديگر دست به كار شده ام، اميدوارم خداوند اين بار مرا درتكميل و به پايان رساندن آن موفق بدارد.

امّا شگفتى من زمانى افزون شد كه در كنار ساحل اين درياى گوهر خيزايستادم و از خود پرسيدم: از اين دريا چه مى توان گرفت تا تقديم برادران خواننده كرد؟! من توانسته بودم از آنچه در خاطر داشتم كتابى مفصّل در خصوص زندگى امام سجّادعليه السلام بنويسم امّا از آنجا كه خود را مقيّد به خلاصه نويسى كرده ام دست از آن همه تفصيل برداشتم.

علّت حيرت و شگفتى من نيز در همين نهفته است كه از زندگى درخشان آن حضرت كه قلم چون منى گنجايش ذكر آن راندارد چه مى توانم برگزيد؟! بنابراين، اگر در اين مختصر قصور يا تقصيرى بزرگ در شرح زندگى آن حضرت مى يابيد از شما پوزش مى طلبم و از شما مى خواهم كه اين سلسله رامدخلى براى ورود به كتابهاى مفصّل در خصوص زندگى آن بزرگواران تلقّى فرماييد.

از خداوند مى خواهم كه مرا بر اين كار موفق فرمايد و كردارم را ازشائبه هاى ريا و سمعه و غرور و خودپسندى و گناه و آلودگى پاك و در امان نگاه دارد.

محمّدتقى مدرّسى

نام: على پدر و مادر: امام حسين عليه السلام، شهربانو(دختر يزدگرد سوّم( شهرت: سجّاد، زين العابدين زمان و محل تولّد: روز پنجم شعبان سال 38 هجرى )يا 15 جمادى الاولى همان سال) در مدينه.

زمان و محل شهادت: در 12 يا 18 و يا بنابر مشهور در 25 محرم سال 95هجرى در مدينه به تحريك هشام بن عبدالملك، مسموم شده و به شهادت رسيد.

مرقد شريف: در مدينه منوّره در قبرستان بقيع دوران زندگى: در دو بخش: 22 - 1 سال با پدر.

35 - 2 سال عصر امامت خود.

طاغوتهاى زمان: 9 نفر، از يزيد تا هشام بن عبد الملك(دهمين خليفه اموى).

رهبرى و رهبران الهى وقتى كه مى شنويم وحى مارا به ولايت فرمان مى دهد دچار حيرت وشگفتى مى شويم و از خود مى پرسيم: اين همه تأكيد پى در پى و اين همه تعبيرهاى فراوان و ترغيب و تشويق براى چيست؟ خداوند مى فرمايد: (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)1)).

"از خدا و رسول و اولى الامر خودتان پيروى كنيد.

" قرآن همواره ما را به فرمانبردارى از زمامداران شرعى و پذيرفتن اوامر آنان فرا مى خواند و از فرمانبرى طاغوتها و ظالمان نهى مى كند،بيش از صد مورد بر ضرورت سرپيچى از ستمگران دستور مى دهد و باصيغه هاى گوناگون و با شيوه هاى مختلف بر ضرورت التزام و پاى بندى بشر به اطاعت و انضباط، تصريح مى كند.

در قرآن كريم آمده است: (فَلاَ وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيَما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً)2)).

"نه چنين است، به پروردگارت سوگند كه اينان ايمان نياورند مگر آنكه درنزاعشان تو را حاكم كنند و از آنچه حكم كرده اى احساس سختى و دلتنگى نكنند وكاملاً تسليم تو باشند.

" در دهها آيه قرآنى و به تعبيرهاى گوناگون بر ضرورت رجوع به خداوپيامبرش همواره تأكيد شده است.