درمان بيماران CAD با گياهان داروئي

بسمه تعالي درمان بيماران CAD با گياهان داروئي در كلينيك امام علي (ع) دكتر محمد اشرف نوحه گر - سرپرست كلينيك امام علي (ع) خلاصه: در مركز آموزشي – درماني كلينيك امام علي (ع) به بيماران CAD كه با گرفتگي عروق متعدد قلبي از يك تا پنج رگ انسدادي با درصدهاي متفاوت انسداد مراجعه نموده بودند داروهاي گياهي و گياهان دارويي از قبيل تخم كاهو – تخم شويد – تجويز گرديد و ظرف 3 تا 8 نسخه گياهي نتايج شگفت آور باز شدن عروق انسدادي و اصلاح علائم ناشي از آن حاصل گرديد. مقدمه: كاربرد باليني گياهان داروئي بصورت منفرد و يا جمعي در فرهنگ كشورمان از قديم الايام رايج بوده است كه ارزش و اهميت غير قابل انكار آنها را گوشزد مي كند و استفاده صحيح و شايسته گياهان داروئي و محصولات ناشي از آن بصورت علمي و سنجيده ميتواند بار عظيم شكستن بن بست درماني را در بسياري از بيماران صعب العلاج كه مستلزم هزينه هاي كمر شكن نيز هست بدوش گرفته و پزشكان جوان و كنجكاو اين سرزمين را در بازگشت مجدد به اصل و خانه خويش – طبيعت سرسبز – مصمم و توانا نمايد. مواد و روشها: انسان در طول عمر خويش بايد از ديدگاه طب سنتي 4 مزاج اصلي را تجربه نمايد كه همان مزاجهاي دموي – صفراوي – بلغمي و سوداوي مي باشد گياهان نيز مانند انسانها داراي مزاجند و خاصيت : كه كميت و كيفيت كاربرد آنها با مواد موثره درون آنها ، مناطق جغرافيايي رويش آنها – كيفيت خاك و آب و هوا و تابش نور خورشيد و ساير عوامل فرعي و ناشناخته در ارتباط است و بكار برنده آنها اگر بر اركان طب سنتي آگاه و مسلط باشد بلاشك شكوفايي مجدد طب سنتي ايراني را مثل آئرووداي هندي و طب سوزني چيني به منصه ظهور خواهند رساند . در همين راستا تخم كاهو داراي خاصيت مزاج خنك بوده و برعكس تخم شويد داراي خاصيت مزاج گرم است و هر دو يك وجه اشتراك دارند و آن سوزاندن و مصرف سريع چربيهاي بدن بويژه آنهاست كه ساختار غير طبيعي و نابجايي دارند (مثلا درون رگها) و از آنجائيكه مراجعين CAD در دو گروه سني زير و بالاي چهل سال در كلينيك امام علي (ع) طبقه بندي شده اند به گروه اول ( در غلبه مزاجهاي دموي و صفراوي ) تخم كاهو و به گروه دوم (در غلبه مزاجهاي بلغمي و سوداوي ) تخم شويد تجويز گرديده و بنا به شدت انسداد عروقي و تعدد عروق بسته شده و بيماريهاي همراه از جمله ديابت ، غلظت خون بالا ، تحمل استرس بالا ، همكاري يا عدم همكاري كامل بيمار ، شغل و فعاليت هاي بدني بيمار و ساير عوامل از گياهان چندي هم استفاده گرديد كه ما حصل آن در باز شدن عروق انسدادي قلب و بازگشت به زندگي عادي بدون علائم محدود كننده مثل درد قفسه سينه - تنگي نفس و ساير علائم حيرت آور بوده و ما و بيمارانمان را در يك بيت شعر همصدا كرد: آب در كوزه و ما تشنه لبان مي گرديم – يار در خانه و ما گرد جهان مي گرديم. نتايج و بحث: نتايج حاصل از پژوهشهاي ما در كاربرد باليني گياهان داروئي از جمله تخم كاهو و تخم شويد در بيماريهاي قلبي در يك نمونه Case بشرح زير است: سيد محسن احمدي 46 ساله متاهل مهندس برق اهل مشهد الرضا ساكن تهران علت مراجعه CC : درد قفسه سينه و احساس تنگي نفس همراه با تكرر ادرار و قطره قطره بودن ادرار. در آزمايشات و مدارك پزشكي بيمار گرفتگي عروق كرونر (CAD) و بزرگ شدن خوش خيم پروستات (BPH) و غلظت خون بالا معين شده بود.بدنبال درد قفسه سينه پس از استرس و فعاليت بدني به متخصص قلب و عروق در بيمارستان دي مراجعه و پس از اخذ نوار قلب و تست ورزش كه مثبت اعلام شده بود آنژيوگرافي گرديده و انسداد هايي به شرح زير داشته است: انسداد 90% در ناحيه اتصالي شاخه دوم diagonal انسداد 80% در ناحيه اتصالي شاخه اول diagonal انسداد 70% در شريان كورنري راست RCA در ناحيه پروگزيمال Recommendation : CABG بيمار 5 جلسه مراجعه و گياهان داروئي مربوطه را دريافت نمود. درد قفسه سينه Chestpain بطور كامل مرتفع گرديد – احساس تنگي نفس و فشردگي گهگاه قفسه سينه رفع شد . غلظت خون نرمال گرديد و علائم ادراري نيز از بين رفت (بعلت مصرف همزمان خارشتر و ترنجبين). از بيمار مجددا در خواست آنژيوگرافي گرديد كه بيمار بعلت اضطراب تا كنون كه هفت ماه از قطع درمانش مي گذرد آن را انجام نداده است و با توجه به فعاليت هاي بدني حتي شديد كه هيچ گونه علائمي نداشته آن را ضروري نمي داند ولي سيگار را ترك كرده است و رژيم غذايي پر ميوه همراه با سبزيجات را پذيرفته و از انزوا و افسردگي جسته و به آغوش اجتماع باز گشته است. منابع: قانون بوعلي سينا – ذخيره خوارزمشاهي سيد اسماعيل جرجاني – تحفه حكيم مومن تنكابني تحقيقات پزشكان و پرسنل پژوهشي كلينيك امام علي (ع)

نرم تنان

نرم تنان مقدمه: همان طور که از عنوان این مقاله معلوم است، در این مقاله به طور مختصر درباره نرم تنان توضیح داده ایم. کلمه مولوسکا که به معنای نرم تن است، از ریشه لاتین مولوسکا (mollusca)، به معنای« دارای بدن نرم» گرفته شده است. اکثر نرم تنان برای محافظت از بدن خود، در صدف زندگی می کنند. نرم تنان در گروه بی مهرگان آبزی قرار دارند. در این مقاله راجع به خصوصیات و زیستگاه نرم تنان مطالبی را بیان نموده و دو نرم تن را با ذکر ویژگی های اختصاصی و زیستگاه آنان برای شما مثال خواهیم زد. خصوصیات نرم تنان: نرم تنان بی مهرگانی هستند که بدن نرم دارند. بر خلاف کرم خاکی، بدن این جانوران بند های جداگانه ندارد. بدن آن ها از سه قسمت اصلی سر، پا وتنه یا پوشش اصلی، که تمام اعضای داخلی را در بر می گیرد، تشکیل شده است. بدن نرم آنها از پوست نرمي به نام جبه پوشيده شده است. قسمت اصلی بدن برخی از نرم تنان آهک ترشح می کند و صدف را به وجود می آورد. نرم تنان گونه های بسیار متنوعی دارند. بعضی گیاه خوار و بعضی گوشت خوار هستند و بعضی از آن ها هم از پاکسازی گیاهان آبزی تغذیه می کنند. در اين جانوران همه دستگاههاي داخلي بدن، مانند: دستگاه گوارش، گردش خون، درد و عصب وجود دارد. زیستگاه نرم تنان: نرم تنان همه جا وجود دارند. هر چند که این جانوران در آب شیرین یا شور زندگی می کنند، بعضی از انواع آن ها خاک سفت را ترجیح می دهند. در میان نرم تنان، انواع مختلف حلزون های صدف دار و بی صدف(لیسه ها) وجود دارند که هم آبزی هستند و هم در خشکی زندگی می کنند. اکثر نرم تنان جزو سرپایان(از انواع هشت پاها) هستند و در دریا زندگی می کنند. لیسه و حلزون ساکن خشکی: بیشتر مردم لیسه و حلزون را با هم اشتباه می گیرند. در حقیقت این دو خیلی شبیه یکدیگرند. بعضی ها به شوخی می گویند که حلزون فقط برای این داخل صدف می رود که با لیسه اشتباه گرفته نشود. ویژگی های اختصاصی لیسه و حلزون: رنگ حلزون ها معمولا قهوه ای یا کرم و طول آن ها بین 2 تا 5 سانتی متر است. لیسه ها یا خاکستری رنگ هستند یا قهوه ای یا قهوه ای مایل به نارنجی، و اندازه آن ها بین 1 تا 15 سانتی متر است. بدن هر دو جانور از یک سر، یک پا و یک بافت پوشانده تشکیل شده است که همه اندام های داخلی بدن را در بر می گیرد. سر حلزون دارای دو جفت شاخک به شکل آنتن است. هر یک از شاخک های بالایی، به یک برجستگی کوچک ختم می شود. که چشم جانور را تشکیل می دهد و دید خیلی محدودی دارد. حلزون ها و لیسه ها دو شاخک حسی نیز دارند که معمولا کوچک ترند. این شاخک ها در تشخیص مکان و بو های محیط و جهت یابی به آن ها کمک می کنند. دهان حلزون زیر دو شاخک کوچک قرار دارد. حلزون زبان زبر و رنده مانندی دارد. روی کمر لیسه ها، پوششی از گوشت ضخیم وجود دارد که از اعضای داخلی بدن جانور محافظت می کند. در حلزون، این پوشش گوشتی داخل صدفی به شکل مارپیچ قرار دارد و به همین دلیل به آن ها حلزون مارپیچ می گویند. حلزون از این صدف برای محافظت از خود در برابر دشمنانش استفاده می کند. در ضمن این صدف به او کمک می کند تا در هنگام خشکی های طولانی مدت، به محیطی مرطوب پناه ببرد. همچنین برخی از حلزون ها دریچه کوچکی می سازند و هرگاه که به صدفشان پناه می برند، با آن دهانه صدف را می بندند. با مشاهده حلزون و لیسه از نزدیک، سوراخ های کوچکی می بینی. این سوراخ که نزدیک سر قرار دارد، سوراخ تناسلی نامیده می شود. جانور از این محل جفت گیری می کند و تخم می گذارد. با وجود این که حلزون ها دو جنسی هستند؛ یعنی هر کدم هم نر هستند و هم ماده، ولی برای تولید مثل باید جفت گیری کنند. حلزون از سوراخی تنفس می کند که نزدیک صدف است و با شش ها در ارتباط است. از سوراخ دیگری که به روده مربوط است، فضولات خارج می شود.حلزون ها و لیسه ها مایع چسبناکی ترشح می کنند که به آن ها کمک می کند تا در هنگام حرکت، حتی روی سطوح زبر، زخمی نشوند. زیستگاه: لیسه ها اصولا جانوران خشکی زی هستند، هر چند که بعضی از آن ها در در یا زندگی می کنند؛ اما تعداد حلزون های ساکن خشکی و آب تقریبا به یک اندازه است. حلزون ها رطوبت را دوست دارند. آن ها بیشتر در جنگل های مرطوب، کنار گودال یا لب آب یافت می شوند. اهمیت حلزون ها در طبیعت: لیسه و حلزون در طبیعت نقش مهمی دارند. آن ها رفتگر های واقعی طبیعت هستند و با خوردن برگ، قارچ و بسیاری از گیاهان مرده، بدون وقفه محیط را تمیز کنند؛ اما متأسفانه گیاهان زنده را هم دوست دارند. در باغ هایی که خیلی مرطوب هستن، به گیاهانی مثل کاهو و کلم حمله می کنند. حلزون ها خوراک جانورانی مثل قورباغه، سمندر، لاک پشت، موش، سنجاب، پرندگان و حتی مردم بعضی کشور ها هستن

درک نويني از شيوه حرکت بي مهرگان آبزي

درک نويني از شيوه حرکت بي مهرگان آبزي اختاپوس ها و ماهي هاي مرکب به واسطه حرکت جهشي شان (که با کمک اعضاي انتهايي بدنشان صورت مي گيرد) به خوبي شناخته شده اند. اين نرم تنان با ايجاد فشار مي توانند به سمت جلو جهش کنند. ولي در مورد دوکفه اي ها چطور؟ شايد کمتر کسي شاهد حرکت جهشي دوکفه اي ها بوده باشد، ولي واقعيت آن است که اين موجودات نيز مي توانند همچون جت خود را به سمت جلو پرتاب کنند. «حلزون هاي دوکفه اي» (scallop) که به اختصار «دوکفه اي» ناميده مي شوند، از معدود بي مهرگان دوکفه اي هستند که واقعاً مي توانند شنا کنند. وقتي که اين نرم تن احساس خطر مي کند، به سرعت پوسته هاي صدفي خود را به يکديگر مي چسباند و از اين طريق خود را به سمتي که ايمن است، پرتاب مي کند. اگر چنانچه در اين حالت به صدف حيوان ضربه هاي متوالي زده شود، حيوان در آب رها شده و با حرکات مواجي به شنا مي پردازد. اين شيوه حرکت که به ظاهر طبيعي به نظر مي رسد، با موضوع ديگري که ظاهراً بي ارتباط به نظر مي رسد، رابطه پيدا کرده است. معلوم شده است که بررسي حرکت «دوکفه اي»ها در آب هاي سرد مي تواند راهنمايي هاي مفيدي براي محققاني فراهم کند که مي خواهند انواع پليمرها را در درجه حرارت هاي متفاوت دستکاري کنند. «حلزون هاي دوکفه اي» نيز همانند ديگر دوکفه اي ها داراي دو کفه آهکي هستند که از طريق يک لولا به يکديگر چسبيده اند. در مرکز هر لولا يک ماهيچه بزرگ (و خوشمزه) وجود دارد که در هنگام خطر منقبض شده و مي تواند دو کفه را به يکديگر بچسباند و بخش هاي نرم بدن حيوان را حفظ کند. تا زماني که ماهيچه بزرگ در حال انقباض است کفه ها به يکديگر چسبيده اند. باز شدن کفه ها به وسيله ماهيچه کوچک ديگري صورت مي گيرد که در درون لولاي ماهيچه اي قرار دارد. اين ماهيچه کوچک در صورتي مي تواند کفه ها را از يکديگر باز کند که ماهيچه بزرگ منبسط شده باشد. به همين دليل آنهايي که براي خريد صدف تازه به بازار مي روند، صدف هاي بسته را انتخاب مي کنند چرا که ماهيچه بزرگ هنوز منقبض است و نشان مي دهد که صدف زنده است. مکانيسم پرتاب به جلو در اختاپوس ها و ماهي هاي مرکب تا حدودي شبيه به موتورهاي دوزمانه عمل مي کند. زماني که عضله کشنده کفه هاي صدف را مي بندد، آب موجود در درون محوطه داخلي بدن صدف با فشار به بيرون زده مي شود و هنگامي که لولاي عضلاني اجازه باز شدن را به کفه هاي صدف مي دهد بار ديگر آب به درون بدن موجود زنده وارد مي شود. اين باز و بسته شدن ها باعث حرکت موجود زنده در درون آب مي شود و تا زماني که در معرض خطر شکارچيان قرار گرفته باشد، مي تواند ادامه داشته باشد. مشکل اين شيوه حرکت در آن است که نمي توان آن را به مدت طولاني ادامه داد، ولي معمول چنان است که چنين حرکت هاي جهش واري براي بسياري از موارد مي تواند موجود زنده را از خطر دور نگه دارد. اين شيوه خاص حرکت، سازگاري هاي تکاملي خاص خود را به همراه داشته است. يکي از سازگاري هاي صورت گرفته همراه با اين شيوه جابه جايي سبک کردن وزن کفه هاي آهکي است. علاوه بر اين عضله هاي منقبض شونده بزرگ شده اند. سازگاري مفيد ديگري که در اين دسته از موجودات صورت گرفته اين است که عضله «لولايي» از يک نوع بافت خاص الاستيک با عملکرد سريع تشکيل شده است. حرکت و جابه جايي «دوکفه اي»ها و اختاپوس ها با استفاده از نيروهاي آزادشده عضلاني تحت تاثير شرايط محيطي ممکن است بسيار ناکارآمد شود. براي نمونه جابه جايي چنين موجوداتي در آب هاي سرد بسيار ناکارآمد مي شود، چرا که برون ده انرژي حاصله از عضلات در آب هاي سرد بسيار کمتر از آب هاي با درجه حرارت معمولي است. اين ناکارآمدي در آب هاي سرد قطبي که ممکن است درجه حرارت آن به صفر نزديک شود بسيار مشکل مي شود. تنها کاهش درجه حرارت و کم شدن فعاليت عضلاني نيستند که حرکت اختاپوس ها و ژله ماهي را مشکل مي سازد در محيط هاي سرد ويسکوزيته آب ها نيز افزايش مي يابد و اين امر به نوبه خود باعث مشکل شدن شناوري و کاهش کارايي حرکت در آب مي شود. اکنون با در نظر گرفتن اين واقعيت ها، بهتر مي توان نحوه حرکت ژله ماهي قطبي Adamussium colbecki را درک کرد. در واقع اين ژله ماهي در آب هاي سرد و رقيق قطبي تنها ممکن است بتواند خود را به آرامي تا سطح آب بکشاند. Adamussium colbecki به رغم سرماي زياد در آب هاي قطبي مي تواند کمي شنا کند. «مارک دني» و «لوک ميلر» دو بيومکانيست ايستگاه تحقيقات دريايي هاپکينز وابسته به دانشگاه استنفورد، تا قطب جنوب مسافرت کردند تا راز حرکت ژله ماهي ها و اختاپوس ها را درک کنند. کشفيات اوليه اين دو زيست شناس غافلگيرکننده نبود. آنها دريافتند که در Adamussium colbecki در مقايسه با موجودات مشابه استوايي، نسبت پوسته آهکي به کل بدن در مناطق قطبي پايين تر است. اين امر باعث مي شود که موجودات کفه دار قطبي به انرژي عضلاني کمتري براي باز کردن آنها نياز داشته باشند. متغيرهاي بعدي که «ميلر» و «دني» اندازه گيري کردند، به اين سادگي قابل تفسير نيستند. آنها دريافتند که در نرم تنان قطبي عضلات بازکننده از حد انتظار کوچک تر هستند. اگرچه کوچک بودن عضلات بازکننده باعث کاهش وزن و در نتيجه آسان شدن حرکت مي شود، ولي در عين حال نشان مي دهد که اين کوچک شدن عضله نيروي کافي را براي باز کردن سريع کفه ها فراهم نمي کند، يا اينکه زمان مورد نياز براي اين منظور را افزايش مي دهد. در واقع ترکيب کوچک شدن وزن پوسته و ماهيچه منقبض کننده آن باعث شده است که «دوکفه اي»هاي قطبي تقريباً 20 درصد انواع استوايي و قابل مقايسه خود براي حرکت و جابه جايي انرژي توليد کنند. مثل هميشه اين دو دانشمند در جست وجوي تبيين تکاملي اين تفاوت ها در اندازه ماهيچه و پوسته آهکي بوده اند، ولي آنچه آنها به دست آوردند ادراکي نوين از ويژگي هاي پليمرهاست. ماهيچه لولايي «دوکفه اي» مي بايست در سرماي زياد قابليت کمتري براي ذخيره کردن انرژي داشته باشد. بايد در نظر داشته باشيم که انفجار فاجعه بار فضاپيماي «چلنجر» در سال 1986 در هواي سرد صورت گرفت. سرماي شديد باعث شد که حلقه دايره شکل، خرد شده و خروج گاز مايع را ممکن سازد. وقتي که «ميلر» و «دني» تاثير کاهش درجه حرارت را بر عضلات «دوکفه اي» بررسي کردند، متوجه شدند که اين ماهيچه ها با کم شدن ميزان درجه حرارت، قابليت اتساع بيشتري مي يابند. ولي در «دوکفه اي»هاي مناطق حاره اين رابطه بين کاهش درجه حرارت و اتساع عضلاني ديده نمي شود. اين دو دانشمند نتيجه گرفتند که شرايط ناشي از سرماي محيط باعث انتخاب طبيعي براي بقاي موثر افرادي شده است که ماهيچه هاي لولايي متسع تري داشته باشند. تفاوت در طبيعت ماهيچه هاي «دوکفه اي»هاي قطبي و استوايي به راحتي نمايان نمي شود، چرا که ترکيب شيميايي اين ماهيچه ها در اين دو نمونه با يکديگر مشابه اند. ولي تحقيقات نشان داده است که به رغم تشابه ساختاري، تفاوت ها در پليمرهاي پروتئيني است که وظيفه اصلي آنها ذخيره انرژي براي باز و بسته کردن کفه هاست